Wednesday, September 10, 2008

صیانت یا خیانت؟

پیش از خواندن نوشتار از مخاطب و طرف های مصاحبت ِمحترم و معزّز خواهش میکنم که متن رای مبری از هر قصد و غرض
بخوانند و بدانند حقیر بیانات را از زبان ِ یک مخاطب نوشته ام و هدف اصلی و اصیلم ارزش و احترامی ست که برای اصحاب ِ قلم و نویسندگان ِ مطبوعات قائلم.. امیدوارم که این پیشنهاد (و نه انتقاد) موجبات ِ تکدر ِ خاطر ِ ایشان را فراهم ننموده و مقبول طبع ِ عزیزان و عظیمان صاحب نظر باشد.

ساده نویسی و حصول امکان همه فهم کردن متن یک چیز است، و لوس بازی و لمپنیسم به بهانه ی ایجاد صمیمیت مصنوعی با مخاطب یک چیز دیگر. این اسلوب ثانوی که به سان یک بیماری مضمن، در بسیاری از نشریات خصوصا آنها که دامنه ی جذب مخاطبشان فزون تر از بقیه است، رواج یافته و به شدت در حال ازدیاد و تشدید است. این مسیر که به گمتن بسیاری از اربابان معرفت، رهیافتی به جز وصال به سطحی نگری، ساده انگاری و پوپولیست مآبی، نداشته و ندارد بلای جان بسیاری از نشریاتی شده که تا چندی پیش من جمله ی مفاخر محسوب می شدند، و روز به روز بر غنای طبع خود می افزودند اما امروز....
ناگفته نماند که زبان نسل جوان در دوران ما دچار تغییراتی نسبت قبل شده و فرم محاوره ای چرب ِ ش ِ و اجحاف ِ بیشتری به زبان ِ گفتگوی فرهنگی، ژورنالیستی چه در مجلات و نشریات ِ غیر رسمی و چه در منتشر شدنی های رسمی. لکن نباید فراموش کرد که در این منوال ِ تغییر ِ لحن بیان، معیارهایی که مبیّن ِ جدّیت، تعقل، و تعمّق متن و محتوا هستند، قربانی، جذابیّت ِ الحان ِ محاوره ای و وبلاگی ؛ چونان که برخی گسترش این پدیده را به تکثیر و تاثیر روزافزون وبلاگ ها ربط میدهند(که ارتباطی موجه است)، نشوند. چه اینکه انسان در طول ِ روز به محض ِ بیدار شدن از خواب در جایگاه ِ متکلم یا مخاطب برای دیگران به گفت و شنود میپردازد، تا انتهای شب که مجددا به خواب میرود. در میان هزاران جمله ای که در طول روز بین یک انسان و مخاطبانش ردّ و بدل میشوند، تعداد کثیری از روی ِ عادت یا اجبار و روالیّت روتین وار هستند؛ مثل پرسیدن هزینه ی تاکسی :
- آقا جریمه ی ما چقدر میشه؟
یا سلام و احوالپرسی با همکاران، و تعداد زیادی از جملات هم تنها برای گذران ِ وقت و پرکردن ِ عریضه های ِ شفاهی ِ خالی از کلام است، که اینهم چندان تدقیق گر و پوینده نیست، در این میان اما لحن و ادبیاتی که در محل کار و انجام وظیفه مورد استفاده قرار نیگیرد، لحنی مجدّانه و حسابگرانه است که گوینده شنونده را آگاه میکند تا موضوع و محمل بیان را جدّی پنداشته و عوارض آن را متقبل شود.
بنابراین باید این را پذیرفت که در این دوران ِ تحدید شدن ِ کلیه ی رسانه ها با تهدیدات ِ گوناگون بهترآنست که نویسندگان و خُبر ِگان ِ خبر رسانی مجدانه به تبیین شعور مند ِ گفتنی ِ های روزمره بپردازند چونان که با جذبه ی پیام و محتوا ( و نه فرم و لحن) به تکثیر شور در ذهن ِ مخاطب پرداخته و رویه ای که در بسیاری از مطبوعات اینگونه شده و همیشه گوینده و محق نشریه است را، تبدیل به گفتگویی دوسویه ما بین نشریه و مخاطب نمایند.
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

0 comments:

 
ساخت سال 1388 سکوت.قدرت گرفته با بلاگر تبدیل شده به سیستم بلاگر توسط Deluxe Templates. طراحی شده بوسیله Masterplan. . بهینه شده برای سیستم فارسی مجتبی ستوده