Tuesday, February 22, 2005

درمانده ام

رنگ خون عاشقات هفت آسمان احمر نمود
چون مرام کوفیان در مقدمش ابتر نمود
کینه و ترس و زر و هول و هوس ایمان درید
جسم فرزند علی در کربلا بی سر نمود
راه عشق و عقل اندر آن زمان چون شد جدا
عاشق و عاشق نما هم شد زهمدیگر جدا
شورومستی نینوا را یکسره خونین نمود
مرد حق از عالم پوچ و پریشان شد جدا
من خود از تمیار قلبم در غمش در مانده ام
فصل وصلش سوی حق را عهد ماتم خوانده ام
همچو الله الصمد او بی نیاز از چون منست
من که اندر وصف هَل مِن ناصِرش در مانده ام
باشد که جسارت جاهلانه ام را به کرامت عاشقانه اش ببخشاید
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

0 comments:

 
ساخت سال 1388 سکوت.قدرت گرفته با بلاگر تبدیل شده به سیستم بلاگر توسط Deluxe Templates. طراحی شده بوسیله Masterplan. . بهینه شده برای سیستم فارسی مجتبی ستوده