قطعا انتخاب مسیر درست اندیشیدن و سنجیدن جوانب این مسیر در ساختن امروز و فرداهای شخص تاثیر دارد. ولی شخص تنها نمیتواند در این مورد تمام قدرت انتخاب و اختیار را در دست بگیرد چرا که عوامل بسیاری هستند که در این زمینه تاثیر گذار خواهند بود.چیزهائی از قبیل محیط اجتماعی و خانوادگی دوستان آشنایان و اطرافیان فرد و نیز آداب و سنن وفرهنگ هایی که افراد به آنها پایبند هستند و یا در واقع می توان گفت به نوعی از نیاکانشان به ارث برده اند.ولی گاه به دلیل تکرار این مکررات در زندگی شخی فرد و به نوعی دیدن کامل مزایا و معایب آن مرام و مسلک و فرهنگ شخص را از آن زده می کند و یا به صورت چیزی کسل کنند برای او در میاید و همین باعث می شود شخص در خلاف این سنن و آداب گام بردارد.
انسانی که خویش را محصور در حصاری از قوانین از پیش تعیین شده می بیند گوئیی اگر بخواهد در این ورطه عمر را طلف کند چیزی را از دست داده.او میخواهد از این چیز ها دل بکند و برود حتی نمی داند به کجا !
فقط می خواهد بگریزد.تجربه اثبات کرده افراط یا تفریط در هریک از این موارد تاثیر بسزایی در موفقیت یا عدم موفقیت فرد دارد.
اما نکته مثبت این قضیه این هدفمند شدن زندگی شخص است.
اما در پاسخ به دوست عزیزی که در قسمت اول این نوشته برای من پیغام گذلشته بودند :ابتدا از این تشکر می کنم که برای نوشته این حقیر وقت گذاشته و آن را مطالعه فرمودند.اما در مورد نوشته ایشان عارضم که در زندگی انسان هزار گزیر برای گریز از یک مساله یا مشکل و یا رسیدن به یک مقصود وجد دارد و این خود شخص است که یکی از این پنجرها را با دستان خویش می گشاید تا از دریچه ی آن نظاره گر افق های دیگر از نور و روشنی و یا ظلمت و تردید باشد . در این مورد کور بودن فرد دلیل اشتباه کردنش نیست و شما نباید افسوس چنین چیزی را بخورید .گاهی ممکن است فرد به جهت زیبا بینی بی حد و حصر مقصودش بی مهابا آن پنجره را باز کند و تمام مصائب آن را نیز به جان و دل بخرد.در این هنگام دیگر پایان راه برای فرد مهم نیست.مهم رسیدن است و حتی دیدن از هر پنجره ای که شده و گاها سرزنش کردن چنین فردی انصاف نیست.قطعا شما بهتر از من می دانید علاقه زیاد انسان به چیزی او را کور و کر می کندممکن است بعد ها بگوییم کاش .... ولی اکنون فقط مقصود با ارزش است و اینجاست که مفهوم عقل و منطق به کار نمی آید
0 comments:
Post a Comment