Sunday, October 08, 2006

هذیان

يك ، دو ، بيست و دو ، هفتاد و دو
اول خط ، بعد مستطيل شايد هم مثلث
نظم ، رابطه ، شكست ، آرزو
تو خودت اصلا مي فهمي چي مي گي ؟؟
به نظرت من چرا بايد شبيه داداشه شما باشم ؟؟؟؟
كي گفته ؟
خوب خودت !!!
آهان ، ولي من منظورم اصلا اين نيستا .. يعني احساسم اينجوري نيست
سه ، سي و سه ، سيصد و سي و سه
خواب ، بازگشت ، دوباره بچگي
باور كن نه مزه شيرين آبنبات ، نه ترشي لواشك
كابوس ... كابوس هاي بچگانه !!!
فرض كن بزرگ ترين چيزي كه مي تواني تصور كني
نه ، يعني در قالب تصور كه نمي گنجه
بزرگ ، خيلي بزرگ
پر از آتيشه .. قل مي خوره و مياد طرفت
فرار مي كني و از خواب مي پري ، دوباره مثل هميشه كودكي ها گريه !!!
خدا !!! ، يعني جهنم تو هم اين شكليه ؟؟؟
چهار ، چهل و دو ، دويست و چهل و چهار
كجاي كاري ؟
كي من ؟
آره ، خوده خودت !!!
همان ساده كوچك هميشگي
دوباره همان كودكي كه دنياي درونش دو برابر بيرونش هيجان داره ، حادثه داره !!!
اگه فك مي كني قراره پوست بندازي ، بايد بگم كه محاله !!!
بيست و يك ، هفتاد و دو ، شصت
تو ، من ، هذلولي ، يك رابطه ساده ...
واقعا ؟؟
نه ولي فرض كن كه اينجوريه !!!
پيانو ، پرواز انگشتان ، آهنگ ، تصادف ، ريل گارد ، قطع دست
خون ، تاندوم هاي آويزون ، هيليكوپتر ، نعش كش
تا هشتاد و چهار كه بشمري من اومدم
نارنجي ، سبز شايد هم كمي مغز پسته اي
كيف قرمز ، كفش قرمز ، لباس قرمز ، دفتر قرمز
كنتراست ، هارموني ، تنوع
واقعا فكر مي كني اينجوري بهتره ؟؟؟
آره ، حداقل اينجوري من راحت ترم !!!
پنج ، بيست وچهار ، بيست و پنج
جاگذاشتن دفتري هميشگي
دوباره مجبورم از كنار تو رد بشم ...
خوب اين خوبه يا بد ؟؟
نمي دونم ولي من كه خيلي اعصابم خورد ميشه
شربت ، شيريني ، آواز ، خنده ، خداوند
فكر بقيه رو نمي كني اينجوري مي خندي ؟؟
نه!!! چرا ؟؟؟ ... ايراد چيه مگه ؟
نمي دونم ، اصلا بي خيال
ترس ، انتظار ، كاغذ هاي رج رج
خط خطي ، مچاله ، سياه
هذيان ، من ، سنگ ، باز هم من
....
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

0 comments:

 
ساخت سال 1388 سکوت.قدرت گرفته با بلاگر تبدیل شده به سیستم بلاگر توسط Deluxe Templates. طراحی شده بوسیله Masterplan. . بهینه شده برای سیستم فارسی مجتبی ستوده