Saturday, June 09, 2007

زخم




در زندگی زخمهایی است که..........
به سیاه چشم قشنگت که دیگه....
نمی خوامش
این قصه ادامه ندارد!
دلت گرفته به شدت دلت گرفته عزیز
((صدای ضبطُ یه کم کم ...صدای ضبط ُplease ))
open the doorشُ شما؟باز کن منم مریم
تو؟؟؟؟؟،آره اومده بودم بگم...بگم که...که چیز...

که هی مسافر هر گز نمی رسد باشم
فرانکفورت ،پکن،دوحه،شانذلیزه،ونیز

به گیج چشم تو هی شعر می دود چشمم
تا تاپ تاتاتاپ.....دو قلب بمب آمیز
{سلام هموطنان عزیزITN((آی تی ان))
ترانه های قدیمی به کوشش شب خیز}
((سلام من به تو یار قدیمی
منم همون وفادار قدیمی
هنوز همون خراباتی ومستم
بدون تو سبوی می شکستم
همه تشنه لبیم ساقی کجایی؟......))
صدای پرت شدن سمت باز مستم کن
شرابِ نابِ عطش...حسرتِ دوباره بریز
که چند در صد من را تو گر گرفته شدی
گذشت از هیجان تو چشم باغی هیز
صدای گیجی من هی تلو تلو خوردن
صدای پای رسیدن به خش خش پاییز
صدای خیس ((عزیز دلم دوست دارم))
صدای درد کشیدن ،صدای عشقی لیز
{خوابم یا بیدارم تو با منی با من
همراه وهمسایه نزدیکتر از پیرهن
باور کنم یا نه هرم نفسها تُ
ایثار تن سوزِنجیب دستاتُ
اگه این فقط یه خوابه بزا تا ابد بخوابم...}
چقدر خیس عرق...سرد می شوم انگار
سکوت شب شده از جیغ مادرم لبریز.
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

0 comments:

 
ساخت سال 1388 سکوت.قدرت گرفته با بلاگر تبدیل شده به سیستم بلاگر توسط Deluxe Templates. طراحی شده بوسیله Masterplan. . بهینه شده برای سیستم فارسی مجتبی ستوده