این روزها در وبلاگ شهر و همینطور در جامعه حرفهایی به گوشم میرسد که نشان از نوعی ابهام در مورد وبلاگ نویسی را می دهد . آبا وبلاگ نویسی شغل است یا فعالیتی تفننی؟ آیا داشتن دغدغه نسبت به وبلاگ و اینکه چه چیزی باید برای امروز تو وبلاگ بزارم درست است یانه؟ آیا اصلا باید نسبت به وبلاگ خود احساس مسئولیت کرد یا نه؟ آیا نگریستن به وبلاگ به عنوان یک صفحه شخصی در اینترنت (آن هم در ایران درست است یا نه) ؟
این در حالیست که اهميت اين گفتارها و تعامل با وبلاگ، زماني بيشتر نمايان ميشود كه بدانيم وبلاگ محيطي است كه به نويسنده امكان انتشار ايدهها، افكار و ديدگاههاي خود، همانند يك روزنامهنگار را ميدهد. احتياجي نيست كه نويسنده يك مقاله و يا داستان طولاني بنويسيد، بلكه يك وبلاگ نويس ذهنيات خود پيرامون مسايل مورد علاقهاش را ارايه ميكند، بدون اينكه اين ايدهها به طور كامل بررسي شدهباشند يا مثلا از لحاظ دستوري يا زيبايي جمله در حد عالي باشند. اين امر براي جوانان ايراني كه در حوزههاي ادبي از ذهن خلاقي نير برخوردارند يك ايدهآل است. پس بي سبب نيست كه ميبينيم بيشتر وبلاگهاي ايراني و نويسندگان آنها به نثرهاي ادبي و هنري گرايش بيشتري نسبت به ساير موضوعات نشان ميدهند و به تعبير يكي از نويسندگان: بزرگترين خدمت وبلاگستان به زبان فارسي اين بود كه فرشته مرگ را از نشستن برشانه زبان فارسي پشيمان كرد
حمید ضیائی پرور به عنوان یک محقق حوزه وبلاگ در این باره و در قیاس وبلاگهای فارسی با سایر زبانها به ایسنا می گوید:
مهمترين تفاوتي كه ميان اين وبلاگها از نظر محتوايي ديده ميشود ناشي از محدوديتهايي است كه در فضاي سياسي و اجتماعي كشور وجود دارد.
وي افزود: اين مسأله سبب ميشود جوانهاي ما عمدتا دلنوشتههاي خود را منعكس كنند و مسائلي را بيان ميكنند كه در كشورهاي ديگر جوانها منعي ندارند آنها را بگويند، بنابراين ما با حجم انبوهي حرفهاي خودماني و داستانهاي روزمره، شعر و ادبيات مواجهايم.
به عقيدهي وي اينكه وبلاگهاي ايراني توانستهاند در زمينهي وبلاگنويسي در جهان از نظر عنوان رتبهي خوبي را داشته باشند به همين علت است.
از سوي ديگر با وجود اينكه وبلاگ در ماهيت خود يك رسانه به شمار ميآيد، هنوز در ايران به وبلاگ به چشم يك ابزار رسانهاي نگريسته نميشود؛ حال آنكه در دنياي غرب به وبلاگها به عنوان ابزار رسانهيي نگريسته ميشود.
البته از نگاه غيررسمي وبلاگ اصليترين رسانهطبقه متوسط شهري به شمار ميآيد. البته ممكن است هنوز شرايطي مهيا نشده باشد كه وبلاگها به عنوان رسانهاي قلمداد شوند اما اين توانايي را دارند كه در آينده به عنوان رسانهاي ملي با هدف انتقال هويت ايراني مطرح شوند. به عنوان مثال در قضيه خليج فارس وبلاگ اين رسانه كوچك توانست بسيار تاثير گذارتر از رسانههاي بزرگ ملي عمل كند؛ چون اين رسانه كوچك ميتواند به عنوان يك رسانه فرامرزي عمل كند.
وبلاگ واقعيتي است كه بخشي از رفتارهاي اجتماعي معاصر در آن ديده ميشود. در همهي دنيا هم بخشي از زبان و ادبيات را همان محاوره و ادبيات كوچه و بازار ميشناسند و همه جا نيز اين مناقشه وجود دارد كه چقدر بايد به آنها رسميت بخشيد و توجه كرد و در واقع بخشي از تاريخ شفاهي و سرگذشت تمام جوامع را همين ادبيات كوچه و بازار تشكيل ميدهد
وي افزود: اين مسأله سبب ميشود جوانهاي ما عمدتا دلنوشتههاي خود را منعكس كنند و مسائلي را بيان ميكنند كه در كشورهاي ديگر جوانها منعي ندارند آنها را بگويند، بنابراين ما با حجم انبوهي حرفهاي خودماني و داستانهاي روزمره، شعر و ادبيات مواجهايم.
به عقيدهي وي اينكه وبلاگهاي ايراني توانستهاند در زمينهي وبلاگنويسي در جهان از نظر عنوان رتبهي خوبي را داشته باشند به همين علت است.
از سوي ديگر با وجود اينكه وبلاگ در ماهيت خود يك رسانه به شمار ميآيد، هنوز در ايران به وبلاگ به چشم يك ابزار رسانهاي نگريسته نميشود؛ حال آنكه در دنياي غرب به وبلاگها به عنوان ابزار رسانهيي نگريسته ميشود.
البته از نگاه غيررسمي وبلاگ اصليترين رسانهطبقه متوسط شهري به شمار ميآيد. البته ممكن است هنوز شرايطي مهيا نشده باشد كه وبلاگها به عنوان رسانهاي قلمداد شوند اما اين توانايي را دارند كه در آينده به عنوان رسانهاي ملي با هدف انتقال هويت ايراني مطرح شوند. به عنوان مثال در قضيه خليج فارس وبلاگ اين رسانه كوچك توانست بسيار تاثير گذارتر از رسانههاي بزرگ ملي عمل كند؛ چون اين رسانه كوچك ميتواند به عنوان يك رسانه فرامرزي عمل كند.
وبلاگ واقعيتي است كه بخشي از رفتارهاي اجتماعي معاصر در آن ديده ميشود. در همهي دنيا هم بخشي از زبان و ادبيات را همان محاوره و ادبيات كوچه و بازار ميشناسند و همه جا نيز اين مناقشه وجود دارد كه چقدر بايد به آنها رسميت بخشيد و توجه كرد و در واقع بخشي از تاريخ شفاهي و سرگذشت تمام جوامع را همين ادبيات كوچه و بازار تشكيل ميدهد
این درحالیست که سردبیر سایت نیورک تایمز نادیده گرفتن وبلاگ ها را اشتباهی بزرگ خوانده است
چرا که در امریکا وبلاگها غالبا به صورت حرفه یی و به عنوان یک رسانه عمل می کنند.
شاید وبلاگهای متعددی در ایران باشند که به این مساله بپردازندکه اکثر این وبلاگها و گاهها مجله های الکترونیکی در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات فعالیت می کنند. این کثرت شاید از لحاظ اهمیت قائل شدن برای فناوری اطلاعات مناسب و کارآمد باشد.اما نباید فراموش کرد که رشد کیفی بدون توجه به رشد کمی نه تنها مفید نخواهد بود بلکه در مواردی دردسر ساز نیز خواهد بود (قطعا هنگامی که به جستجوی مطلبی به زبان فارسی پرداخته اید به این مشکل برخود کرده اید)این مشکل از آنجا ناشی می شود که دولت نتوانسته در این زمینه فعالیت مفیدی انجام دهد و این بار خواناخواه بر دوش وبلاگها افتاده است. این در حالیست که اکثر این وبلاگها تنها به اطلاعا رسانی ساده بسنده می کنند و هیچگاه پیگیر اخبار منتشر شده نبوده اند.از سئی دیگر عدم وجود تحلیل ها و تفاسیر تخصصی علی الخصوص در زمینه آی تی کاملا محسوس است .که رفع این مسائل نیز به خودی خود از عهده وبلاگ نویسان بر نخواهد آمد.چرا که اکثر وبلاگ نویسان هیچ دوره ایی برای ژورنالیست شدن نگذرانده اند و جای تاسف دارد که گفته شود اصلا در کشور ما هنوز تعریف دقیقی از آن لاین ژورنالیست (روزنامه نگاری تحت شبکه) وجود ندارد چه رسد به آنکه در این زمینه دوره های تخصصی هم برگزار شود.حتی بسیاری از نشریات کشور نیز اگرچه در این حوزه فعالیتی انجام میدهند (یک صفحه در هر شماره و یا نهایتا یک ویژه نامه در هر هفته) اما بسیاری از آنها اهمیت چندانی برای این مقوله قائل نیستند و به نوعی برای جذب مخاطب ( هرچند مخاطب خود را هم دقیقا نشناخته اند) و یا جوری جنس این مطالب را می نویسند و گاها ملاحظه میشود که مطالب آنها نه تنها فاقد کیفیت لازم برای قرار گرفتن در نشریه است بلکه با اشتباهات فاحش به چاپ می رسد.به جرات می توان گفت که در حال حاضر انتشار یک روزنامه تخصصی (در حدی که عامه مردم نیز ظرفیت مطالعه آن را داشته باشند) در زمینه آی تی امری مهم و ضروری محسوب می شود.
ادامه دارد
0 comments:
Post a Comment