Thursday, November 04, 2004

هو

به دو دیده خون فشانم به غم از شب جدایی
چه کنم که هست اینها گل باغ آشنائی
به کدام مذهب است این بکشند عاشقی را
که چو عاشقم چرایی
همه هست آرزویم که ببنم از تو رویی
که بی آن تو را که من هم برسم به آرزویی
دل من اگر شکسته بفدای چشم مستت
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

0 comments:

 
ساخت سال 1388 سکوت.قدرت گرفته با بلاگر تبدیل شده به سیستم بلاگر توسط Deluxe Templates. طراحی شده بوسیله Masterplan. . بهینه شده برای سیستم فارسی مجتبی ستوده